ان شاء الله یک قصّه می گویم
چقدر خوب است که موقع انجام هر کاری « ان شاء الله» بگوییم تا در آن ها موفق شویم.
دوستش از او پرسید: «کجا می روی؟»
گفت: «می روم بازار که الاغ بخرم.»
دوستش گفت: «بگو ان شاء الله!»
او گفت: «ان شاء الله لازم ندارد. الاغ که در بازار هست، من هم که یک کیسه ی پُر از پول دارم، به گفتن ان شاء الله نیازی نیست.»
وقتی به بازار رسید و خواست الاغ بخرد، متوجّه شد که دزدها پولش را از جیبش دزدیده اند. ناراحت و غمگین به طرف خانه آمد. هنگام بازگشت بار دیگر رفیق خود را دید.
رفیقش پرسید: «از کجا می آیی؟»
مرد بیچاره که فهمیده بود در هر کاری خوب است ان شاء الله بگوید، این بار جواب داد: «ان شاء الله از بازار می آیم. ان شاء الله پولم را دزدیدند. ان شاء الله الاغ نخریدم. الان هم ان شاءالله دست خالی به خانه برمی گردم.»
نویسنده: غلامرضا حیدری ابهری
تصویرساز: مریم روحی
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}